26- حنجره: ساختاری در گلو که تارهای صوتی در آن قرار دارند.
27- نفس پایین: استفاده از دیافراگم و عضله های میان شکمی برای تنفس بدون تکان خوردن شانه ها، گردن و قسمت بالایی سینه. این نوع تنفس در زمان آواز خواندن مطلوب می باشد.
28- غنایی: یک دسته بندی صوتی بین دراماتیک و کلوراتورا ( سریع) که در انواع صدا می توان آن را مشاهده کرد.
29- مسا دی وس: یک تکنیک پویا شامل شروع کردن یک نوت با کرسندو ( آرام تا بلند) که بعد از آن یک دکرسندو ( بلند به آرام) دنبال می شود.
30- مزو سوپرانو: صدای اپرای نه بین سوپرانو و کنترالتو
31- شروع: شروع هر صدای صوتی
32- پاساژیو: یک عبارت ایتالیایی که به معنی «عبور» می باشد. این کلمه به نواحی گذرا در صدا اشاره دارد که در آن خواننده باید مراقبت بیشتری داشته باشد تا آواز را صحیح اجرا کند. این حالت در نقاط مختلف بر اساس نوع صدای هر فرد، شنیده می شود.
33- آواگری: ایجاد کردن صدای صوتی.
34- دانگ: بخشی از صدا که بر اساس کیفیت صدا و گاهی بازه صدا متمایز می شود، مانند صدای سینه ، صدای سر و فالستو (هر کدام از این عبارت ، پیش از این در لغت نامه تعریف شده است)
35- تشدید: این عبارت، یکی دیگر از عبارت مرتبط با کیفیت صدا می باشد مانند «تن صدا». این عبارت به صورت خاص به این موضوع اشاره دارد که صدا تا چه حد گرم یا روان است و بیشتر مرتبط با صدای فرعی می باشد. این صدا همچنین می تواند به تشدید صدا در یک اتاق مثلا در اجرای کلیسا، اشاره داشته باشد.
36- تیز: زمانی که گام اندکی بالاتر از حد مورد نیاز باشد، صدا تیز می شود.
37- کام گوشتی: ساختار عضلانی نرم در انتهای دهان که وقتی بالا بیاید، باعث می شود محفظه بینی از بقیه سیستم تنفسی مجزا شود و ازین رو باعث میشود که خواننده ها از بینی آواز نخوانند.
38- سوپرانو: بالاترین صدا در صدای نه.
39- اسکوییلو: یک عبارت دیگر برای کیفیت صدا که اشاره به یک صدای صاف و شفاف دارد که بعضی از خواننده ها از آن استفاده می کنند ، به خصوص در دانگ های بالا.
40- تن صاف: یک صدا بدون ویبراتو
41- تنور: دسته بندی برای صدای مردانه بالا.
42- تن: کیفیتی از صدا. معمولا به صورت تن های خش دار یا شفاف توصیف می شود.
43- طنین صدا: مشابه با تن صدا، این عبارت نیز یکی از کیفیت های صدا را توصیف می کند.
44- لرزش صدا: یک تکنیک که در آن خواننده بین دو نوت مجاور، سریع صدای خودش را تغییر می دهد.
45- بدون صدا: یک طرز بیان که در آن صامت ها بدون مصوت هستند مانند حرف های S یا T.
46- ویبراتو: نوسان طبیعی بین گام ها ( حتی وقتی که یک نوت ثابت اجرا می شود) که در بسیاری از صداهای خوانندگان وجود دارد.
47- تارهای صوتی: این تارها در غشای تارهای صوتی قرار دارند که جایگاه آن ها در حجره می باشد و وقتی که هوا از میان آن ها عبور می کند این تارها رش می کنند تا صدا ایجاد شود.
48- صدا دار: درست بر خلاف حالت های بی صدا که اشاره به صامت هایی دارد که برای تلفظ آن ها باید از مصوت استفاده کنیم مانند B یا Z
49- صدای سوت: بالاترین دانگ صدا، که بالاتر از صدای سر ایجاد می شود و یکی از معروف ترین افرادی که این صدا را ایجاد کرده، Mariah Carey می باشد.
50- ارتعاش: وقتی که فاصله بین دو گام موجود در ویبراتو خیلی عریض باشد، این پدیده شکل می گیرد که باعث می شود صدا حالت ناپایدار داشته باشد.
آیا هنوز هم نسبت به اصطلاحات آواز کنجکاو هستید؟ می خواهید کلمات بیشتری را یاد بگیرید؟ قطعا یک مربی آواز یا دوره های آموزشی می توانند به شما کمک کنند تا اطلاعات بسیار بیشتری را در این زمینه به دست بیاورید.
آموزش موسیقی
درباره این سایت